خروس داره ميخونه
چشمات واكن پاشو
با چشمه و پرنده
دوباره هم صدا شو
پر شده كوچه هامون
از صداي دوره گرد
سبزي فروش جوان
شير فروش پيرمرد
رفته گراي عزيز
ساعتي را بيدارن
نانوايي هاي محل
باز نان تازه دارن
باد ميوزد هنوز
در ميان كوچه ها
خانه خالي است باز
از حضور بچه ها
شاعر: ايرج قنبري
شعر خروس واحدکار مشاغل