جانمی جان دوباره رسیده وقت اذون داریم میریم به مسجد بازم منو مامانجون
مثل همیشه باز هم نماز میخونم اونجا
چادر به سر میشینم حرف میزنم با خدا
مامان میگه با لبخند با چادرت چه ماهی
عزیز من نمازت قبول باشه الهی